سلام عشق خوشکل و خوشمزه مامان و بابا،دختر قشنگم چیزی به سومین ماه زیبای زندگیت نمونده،این که من دیر وبلاگتو شروع کردم دلیلش اینه که اول تصمیم داشتم توی همون وبلاگ داداش پرهام گل برای تو هم بنویسم که البته از دوران بارداری و اوایل تولدتم حتی نوشتم ولی فکر کردم که زمانی که ان شاءالله بزرگ بشی و بخوای واسه خودت ادامه بدی و خاطرات قشنگ و زیبا و شادتو ثبت کنی با خاطراتت داداش گلت قاطی میشه،بعدش تصمیم گرفتم واست دفتر باز کنم و خاطراتت و با عکس دقیقا مثل وبلاگ بنویسم و کنارشم عکس بذارم حتی اگر شده یک عکس از هر ماه،که این کار رو هم حتی شروع کردم ولی از اونجایی که من الان نزدیک ۶ سال و چند ماهه که وبلاگ داداشی رو هم دارم اداره میکنمmonamasoud.niniweb...